حقیقت، کوتاه شدن دست امریکا به طور اخص و غرب به طور اعم از مقدرات ایران است که باعث شکست برنامههای امریکایها در منطقه غرب آسیا و مختل شدن برنامه سلطه جهانی تمدن غرب شد.
نویسنده :
حمیدرضا شاهنظری
کد خبر : 11106
پایگاه رهنما:
با هر زاویه نگاهی و از هر منظری که به انقلاب اسلامی نگریسته شود یک حقیقت مسلم در مورد این انقلاب مورد تأیید همه اعم از دوستان و دشمنان آن است و آن حقیقت، کوتاه شدن دست امریکا به طور اخص و غرب به طور اعم از مقدرات ایران است که باعث شکست برنامههای آنان در منطقه غرب آسیا و مختل شدن برنامه سلطه جهانی تمدن غرب شد. در واقع انقلاب اسلامی علاوه بر اینکه استقلال، عزت و عظمت را به ملت و به کشور ایران برگرداند، ۴۳ سال است که یک مانع جدی در تکمیل سلطه جهانی تمدن ظاهراً زیبا، ولی باطناً وحشی و سلطهجوی غرب پدید آورده است. از این رو کاملاً طبیعی است که غرب طی این سالها انواع و اقسام راهبردها و شیوهها را برای به زانو درآوردن ملت ایران و نابودی این انقلاب به کار بگیرد؛ از جنگ هشت ساله نظامی تا جنگ نیابتی، از ترور فیزیکی تا ترور شخصیتی، از جنگ دیپلماتیک تا جنگ اقتصادی و غیره.
در واقع غرب به سرکردگی امریکا و با استفاده از همه ابزارهای خود تاکنون از همه شیوههای تهاجم علیه ایران استفاده کرده، ولی آنچه امروز با آن مواجهیم یک تهاجم همهجانبه با استفاده از همه ابزارها، در همه مکانها و همه شیوهها است که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اخیر خود از آن با عنوان «تهاجم ترکیبی» یاد کردند. این تهاجم شامل همه عرصهها مانند عرصه دیپلماسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی بوده و دشمن برای رسیدن به هدف خود که تضعیف و نابودی حریف است از همه توان خود استفاده لازم را میبرد. رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود برای مردم آذربایجان شرقی مهمترین عرصههای این تهاجم ترکیبی علیه ملت ایران در سالهای اخیر را عرصههای جنگ اقتصادی و جنگ شناختی برشمرده و فرمودند: «دشمن ملّت را هدف گرفته، افکار عمومی را هدف گرفته، فکر جوانها را هدف گرفته؛ میلیاردها دلار دارند خرج میکنند... و وسیلهای که آنها دنبال میکنند فعلاً دو وسیله است: یکی فشارهای اقتصادی است برای اینکه مردم را به تنگ بیاورند و از نظام اسلامی جدا کنند، یکی هم لجنپراکنی است؛ لجنپراکنیها، دروغپردازیها، تهمتزدنها که به ارکان انقلاب تهمت میزنند، به ابعاضِ انقلاب تهمت میزنند، به مراکزی که در پیشرفت انقلاب تأثیر دارند تهمت میزنند. یک روز به مجلس شورای اسلامی، یک روز به شورای نگهبان، یک روز به سپاه؛ امروز نوبت سپاه است، به سپاه تهمت بزنند، لجنپراکنی کنند و در ضمن به شهید بزرگ و بزرگواری مثل شهید سلیمانی.»
جنگ اقتصادی که با انجام تحریمهای ناجوانمردانه بینالمللی و تلاش برای کوچک کردن و نابودی توان اقتصادی کشور بیشترین تأثیر را در زندگی ایرانیها گذاشته، در واقع یکی از مقومهای جنگ شناختی است. تعمیق در شیوههای تهاجمی دشمن در سالهای پس از پیروزی انقلاب نشان میدهد که دشمن پس از شکست شیوههای تهاجم کلاسیک خود به این نتیجه رسیده که از آنجا که مردم مسلمان و انقلابی ایران پایه اصلی و اساسی پیروزی این انقلاب بودند، تا زمانی که در صحنه دفاع از آن قرار دارند هیچ کدام از انواع تهاجم به نتیجه نخواهد رسید مگراینکه بتوانند دستگاه تحلیلی و قوه شناختی همین مردم را با کمک همه ابزارها اعم از اقتصاد، سیاست و فرهنگ مورد تهاجم همهجانبه قرار و آنان را به عرصه تقابل با سایر ارکان قدرت انقلاب سوق دهند. در این تهاجم رسانههای سنتی و نیز رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی نقشی اساسی بر عهده دارند و مهمترین اهداف مورد تهاجم بر اساس اهمیت ارکان قدرت انقلاب تعیین میشود و امروز بر همه کاملاً روشن است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مهمترین، قدرتمندترین و بزرگترین مانع در برابر اهداف سلطهجویانه غرب است، پس باید بیشترین تهاجم رسانهای را هم بر این نهاد متمرکز کرد و از آنجا که این نهاد به پاکدستی، وطندوستی و اخلاص شناخته میشود تهاجم برای مقبولیتزدایی و فسادنمایی از آن بهترین شیوه خواهد بود.
البته آماج جنگ شناختی صرفاً اذهان مردم نیست بلکه مسئولان هم در معرض این آماج قرار دارند، ولی اهمیت مردم در این حوزه به خاطر نقش تعیینکننده آنان بالاست. دقت در محتوای رسانههای سنتی و به خصوص رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی نشان میدهد که از کوچکترین مسائل پیش پا افتاده تا موضوعات مهم کشوری صحنه حمله مداوم و پرتکرار به ارکان قدرت انقلاب اسلامی است. اگر شخصی فسادی انجام دهد نه آن شخص بلکه کل سیستم مورد تهاجم قرار میگیرد. اگر یک شخص در تعاملات اجتماعی خود با دیگران از سوی شخصی مورد بیمهری قرار بگیرد مقصر نظام اسلامی است. اگر فردی در مسائل خانوادگی خود به دلیل خیانت ناموسی جنایتی را مرتکب شود مقصر نظام و انقلاب است. اگر مأمور نیروی انتظامی در تقابل با اراذل و اوباش از خود دفاع و با کسی برخورد کند، در این کشور حقوق بشر رعایت نمیشود و اگر همان مأمور بنابر ملاحظات شخصی و انسانی خود در لحظه خطر از تیراندازی به یک فرد اوباش مهاجم امتناع کند باز هم مقصر انقلاب اسلامی و نظام اسلامی است. اگر دولتی بر سر کار بیاید که تمایل به غرب داشته و با در باغ سبز نشان دادن از روابط با غرب، همه گونه امتیاز به آنان داده و خسارت محض بر کشور وارد کرده و بیآنکه دستاورد ملموسی داشته باشد هشت سال کشور را دچار رکود و عقبافتادگی کند خیلی هم خوب است، ولی اگر دولت دیگری بر سر کار بیاید که دنبال توازن در تعاملات بینالمللی و دور کردن کشور از افتادن در طرح و نقشه غرب باشد، شرقگرا، وابسته به بیگانه و دنبال نابودی کشور است. اگر مؤمنترین و پاکترین فرزندان این ملت جان خود را برای دفاع از کشور و ایجاد سد در برابر دشمنان و خنثیسازی اهداف شوم دشمن بدهند، پول میگیرند و از بشاراسد دفاع میکنند و اگر فایل صوتی تأکید فرمانده سابق سپاه بر برخورد با افرادی که فسادی مرتکب شدهاند منتشر شود نه نشان از پاکی این نهاد که سند فساد سپاهیانی است که افتخارشان و عملکردشان از افسران عادی تا بالاترین فرمانده، تقدیم جان خود برای دفاع از این مردم و این کشور است.
این روزها جنگ شناختی که یک پایه آن «جنگ روایتها» است، واقعیترین، سهمگینترین و مخربترین صحنه تهاجم دشمنان علیه ایران و انقلاب اسلامی است و هدف نهایی این جنگ نابودی نه فقط اسلام و انقلاب اسلامی که نابودی ایران و فلاکت مردمان این دیار و تحت سلطه همیشگی قرار دادن آنان است. مقابله با این جنگ گسترده هم روشنگری دائمی، مستمر و در همه بسترهای اجتماعی و وظیفه همه نیروهای انقلابی و حتی همه ایرانیهایی است که دلشان برای این آب و خاک میتپد؛ راهکاری که رهبر انقلاب اسلامی از آن با عنوان «جهاد تبیین» یاد کردند. خنثیسازی و مقابله با «تهاجم شناختی» همهجانبه دشمن، تنها با روشنگری و تبیین همهجانبه ممکن است. جهاد تبیین آنتیتز تهاجم شناختی است.
ارسال نظرات